1.طبقه‌ی خانواده که در برگیرنده‌ی کشمکش‌ها و روابط ناسالم میان اعضای خانواده می‌باشد و همچنین موجب عدم نظارت و رسیدگی بر امور فرزندان است.

2.عوامل درون مدرسه شامل قوانین حاکم بر مدرسه، محتوای درس‌ها، روابط معلم و شاگرد و نوع برخورد کارکنان مدرسه دانش‌آموزان می‌باشد.

3.نگرش، باور و علایق شخصی و انگیزه‌ی تحصیلی که تاثیر عمده‌ای بر عملکرد فرد دارد.

4.مشکلات شخصی شامل افسردگی و اضطراب که عملکرد تحصیلی و رفتاری فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و تقریباً از مهم‌ترین عوامل در مدرسه‌گریزی می‌باشد.

5.تحقیر در حضور سایر دانش‌آموزان، توقعات مالی و جسمی مدرسه از فرد بدون توجه به امکانات مالی دانش‌آموزان و قدرت جسمی و میزان هوش.

 

در همین راستا، رضایی نیارکی و لائی تحقیقی در جامعه‌ی دانش‌آموزان پسر دوره‌ی متوسطه در سال تحصیلی 85 – 1384 در شهر تهران انجام دادند. این تحقیق از نوع توصیفی زمینه‌یابی و ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسش‌نامه‌ی محقق ساخته‌ی 63 سوالی بود. این پرسش‌نامه در یک نمونه‌ی 180 نفری از دانش‌آموزان پسر، که در سال تحصیلی 85 – 1384 در مدارس تهران مشغول تحصیل بودند، اجرا شد و پس از استخراج اطلاعات و داده‌ها و تجزیه و تحلیل آماری، نتایج زیر به دست آمد:

عوامل موثر بر بی‌علاقه‌شدن دانش‌آموزان به آموزش، به دو دسته‌ی عوامل درون‌مدرسه‌ای و عوامل برون‌مدرسه‌ای تقسیم شده است.

مهم‌ترین عامل از عوامل درون‌مدرسه‌ای، عوامل آموزشی است. عوامل آموزشی نیز مولفه‌هایی چون کتاب درسی، روش تدریس، انطباق اهداف با نیازهای دانش‌آموزان و وضعیت تحصیلی دانش‌آموزان را شامل می‌شود.

مهم‌ترین عامل از عوامل برون‌مدرسه‌ای موثر بر بی‌علاقه‌شدن دانش‌آموزان به آموزش، عوامل فرهنگی است. همچنین در بررسی مولفه‌های هر یک از عوامل برون‌مدرسه‌ای مشخص شد که از میان مولفه‌های عوامل فرهنگی، عامل نگرش‌های حاکم بر تحصیلات مدرسه‌ای بیشترین تاثیر را بر این موضوع دارد.

 

 

یکی از راهبردهای افزایش انگیزه دانش‌آموزان

 

ذهن‌آگاهی عبارت است از فهمیدن اینکه در درون ما و نیز در محیط اطراف ما در زمان فعلی و بدون هر گونه قضاوتی چه چیزی در حال روی دادن است. ذهن‌آگاهی ابزاری است که به ما کمک می‌کند افکار و احساسات خود را مدیریت کنیم، متوجه چیزهایی شویم که در یک موقعیت در حال روی دادن است و خود را در زمان کنونی آنگونه که خود را نشان می‌دهد غرق سازیم.

ذهن‌آگاهی را می‌توانیم دارای دو بخش در نظر بگیریم: توجه و کنجکاوی. توجه به این معنی است که ما با صرف زمان، توجه و آگاهی خود را روی احساسات فیزیکی، افکار و محیط اطراف متمرکز کنیم. به عنوان مثال، به خودمان تذکر دهیم که روی چیزهایی متمرکز شویم که معمولا فراموش می‌کنیم از قبیل نفس کشیدن یا کل احساس و حرکاتی که در نشستن نقش دارند.

کنجکاوی به این معنی است که ما بدون قضاوت به چیزهایی توجه کنیم که در مسیر حواس ما قرار می‌گیرند. ما علاقه‌مند به تجربه کردن هستیم بدون تلاش برای تغییر دادن آن. به این فکر کنید که زمانی که یک فکر یا موقعیت خاص اتفاق می‌افتد چه اندازه آسان است که احساس ناراحتی کنید. کنجکاوی به این معنی است که متوجه شویم یک فکر یا موقعیت در حال اتفاق افتادن است بدون آنکه به آن واکنشی نشان دهیم. یک جنبه دیگر کنجکاوی این است که به موقعیت‌های مختلف نزدیک شویم بدون آنکه فکر کنیم این موقعیت چه احساسی در ما ایجاد خواهد کرد. به عنوان مثال، اگر ما خودمان را عادت داده‌ایم که به یک وظیفه روزانه به عنوان کاری خسته کننده نگاه کنیم، احتمالا یک جنبه متفاوت آن کار را که می‌تواند به روز ما معنایی جدید بدهد، از یاد خواهیم برد. زمانی که ما کنجکاو باشیم، ذهنی باز داریم و واقعا به خود فکر یا موقعیت علاقه‌مند هستیم.

 

منبعfarsnews